همچنین به عزرا دستور داد که هر که از قانون شاهنشاهی و قانونی که او بازنویسی خواهد کرد، پیروی نکند، باید یا کشته یا تبعید گردد. اقدامات عزرا در فلسطین، چنانکه در تورات میخوانیم، بسیار موفقیت آمیز بود. در دیگر نقاط شام نیز هیچگونه همسوئی با (ان حوروس) نشان داده نشد و معلوم میشود که اقدامات مشابه در این سرزمینها نیز بسیار ثمربخش بوده است. اردشیر برای جلوگیری از همسوئی آتن و یونانیها با (ان حوروس) که قول وفاداری و کمک از آنها گرفته بود نیز، افسری پارسی بنام (مگابازوس) با اختیارات ویژه به اسپارت فرستاد و تحریکاتی که آتنیها در صدد انجامش بودند با تهدیدها و رشوه هایی که (مگابازوس) به سران آتن داد، فرو خوابانده شد. اردشیر پس از این اقدامات، سپاه بزرگی به فرماندهی شهریار سوریه به مصر فرستاد. (ان حوروس) در برابر این سپاه به سختی شکست خورد. مزدوران یونانیش تسلیم شدند. (ان حوروس) نیز دستگیر شد و شورش فرو خوابید. از میان تمام مزدوران یونانی فقط پنجاه نفر زنده در رفتند. اینها به همراه (ان حوروس) به شوش فرستاده شدند و به دستور شاهنشاه به زندان افتادند. (ان حوروس)، پنج سال دیگر زنده بود و یونانیها نیز در آینده آزاد شده به سرزمینی بنام (تانیراس) فرستاده شدند. پنجاه کشتی از جنگندگان مزدور آتنی که برای کمک به (ان حوروس) فرستاده شده بودند، زمانی به ساحل مصر رسیدند که شورش فرو خوابیده بود و سرنوشتشان البته نابودی بود. بعد از آن به دستور اردشیر در مصر، اصلاحاتی انجام شد و مردم این کشور از شاهنشاه، رضایت خاطر حاصل کردند. چنانکه از اسناد بازمانده از کاهنان مصری بر می آید، مردم مصر، اردشیر را یکی از فرعونان مصر به شمار می آوردند و او را تقدیس میکردند. اردشیر در شهرها و جزایر یونان، دست به اقداماتی خردمندانه زد و اثر بخشی هرگونه تحریکات ضد ایرانی را که آتنیها بکار میبردند از بین برد. به دنبال این اقدامات، سران تحریک ضد ایرانی در آتن که از خشم شاهنشاه در بیم بودند، هیئتی را به شوش فرستادند تا پیمان دوستی زمان خشایارشاه را تجدید کنند. این هیئت با کامیابی به آتن بازگشت. زیرا دربار ایران، استقلال آتن را به رسمیت شناخته بود و آتن نیز قول داده بود که در آینده، از یاری به هر شورشی در مصر و لیبیا، خودداری ورزد. چهر سال بعد از این جریانها، (پریکلس) فرمانروای آتن، با شاه اسپارت وارد یک پیمان صلح سی ساله شد تا با خاطر آسوده، سرزمینهای یونانی نشین درون قلمرو شاهنشاهی را بر ضد ایران بشوراند و بر دامنه قلمرو خویش افزوده و تشکیل پادشاهی آتنی بدهد. ولی جاسوسان یونانی اردشیر، با پولهای انبوهی که در اختیار داشتند، دستشان در پرداختن رشوه های کلان به منتفذان یونانی، باز بود و چنان در این اتحاد، خلل افکندند که پیش از آنکه (پریکلس)، اقدام موثری برای پیشبرد برنامه هایش آغاز کرده باشد، جنگهای دراز مدت (پلوپونیس) آغاز گردید و خاطر دربار ایران از تحریکات آتن آسوده شد. در دوران 41 ساله سلطنت اردشیر اول، ایران مثل دوران داریوش بزرگ و خشایارشاه، همچنان شوکت و قدرتش را در جهان حفظ کرد و از تمدن خاورمیانه به بهترین نحو، پاسداری نمود.
منبع : شاهنشاهی هخامنشی
نویسنده : امیرحسین خنجی
چون خشایارشاه در سال 465 پ م درگذشت، فرزندش (ارته خشتره) بر جایش به سلطنت نشست. این همان اردشیر دراز دست معروف است که 41 سال با شان و شوکت در ایران و جهان شاهنشاهی کرد. به سبب آنکه در زمان اردشیر اول، وابستگی یونانیان به ایران بیش از هر زمان دیگری بود، این پادشاه نیز مثل داریوش و خشایار شاه در تاریخ یونان، جای ویژه ای برای خود باز کرده است. علت این امر آنست که او مثل خشایار شاه با همه حکام شهرهای یونانی روابط بسیار نیکو برقرار کرده برای آنها هدایای چشمگیر میفرستاد تا اطاعت و محبتشان را نسبت به دربار ایران بر دوام بدارد.
هرودوت در موارد متعددی از یونانیانی که هدایای بزرگ اردشیر اول را دریافت میکردند و گوش به فرمانش بودند، نام برده است و این گواهی نشانه مردم داری این شاهنشاه بزرگ است که در همه جا اعمال میشده و آرامش و امنیت را در سراسر کشور پهناور هخامنشی برقرار میداشته است. همچنین هرودوت با احترام شایسته از اردشیر اول یاد کرده ضمن یک مقایسه شتاب آلوده بین داریوش و خشایارشاه و اردشیر اول مینویسد که: داریوش نمونه یک تلاشگر، خشایارشاه نمونه یک جنگجو و اردشیر نمونه یک جنگاور بزرگ بود. به همین سبب ما وقتی از این مردان نام میبریم باید از آنها با احترام شایسته یاد کنیم.
پلوتارک مینویسد: اردشیر اول به خاطر بزرگ منشی و روحیه والایش در میان همه شاهان ایران برجستگی خاصی دارد. اردشیر اول پادشاهی با تدبیر بود و وفاداری ملتهای تابعه و شوکت ایران را با سیاستهای حکیمانه و خردمندانه و با گشاده دستی و سخاوتمندی بی مانندی در جهان حفظ کرد. در سال 460 پ م، آشفتگیهایی در مصر بروز کرد و یکی از بقایان خاندان فرعونان بنام (ان حوروس) پسر پسامتیک که در نقطه ای از لیبیا حکومت داشت با سپاهی که سربازانش، لیبیایی ها و مزدوران یونانی بودند به ممفیس حمله برده، شهریار پارسی را که برادر شاه بود، مقلوب و مقتول کرد و ممفیس را گرفته به احیای سلطنت مصر پرداخت. او با آتن نیز که دیر زمانی اش از آن بخشی از مصر شناخته میشد،تماس گرفته، سران آتن را تحریک به شوراندن یونانی ها بر ضد سلطه ایرانیان کرد. اردشیر برای جلوگیری از اثر گذاری احتمالی (ان حوروس) در شام و فلسطین اقدامات اثر بخشی انجام داد که نمونه ای از آن را در تورات (کتابهای عزرا و نحمیا) میخوانیم. بنابراین نوشته ها ، او یکی از سران اسرائیل بنام (عزرا) که در (تیسپون) میزیست، فرمان داد به فلسطین رفته معبد اسرائیل را به هزینه دربار ایران بازسازی کند، قانون کهن قوم یهود را با توجه به قانون شاهنشاهی بازنویسی کرده برای مردم اسرائیل بخواند و امنیت و آرامش را در اسرائیل برقرار بدارد. او در فرمان نامه ای که به دست (عزرا) داد، کاهنان و لاویان و رهبران دینی اسرائیل را از پرداختن مالیات و حتی باج راهداری (عوارض گمرکی) معاف اعلام داشت.
منبع : شاهنشاهی هخامنشی . نویسنده : امیرحسین خنجی
ادامه دارد
زاد روز زرتشت خجسته باد
خداحافظ
عکسهای شهر تاریخی استخر
شهر باستانی استخر
سنگهای تخت جمشید
نام و نسبت زمانی ماههای سال در تقویمهای مختلف
واژه پارسه، تخت جمشید و پرسپولیس
امپراطوری هخامنشی
کتابخانه تخت جمشید
کوروش بزرگ
فونت خط میخی
پادشاهان هخامنشی
تخت جمشید،معجزه هنر پارسیان
[عناوین آرشیوشده]